خوب خوبایی خیلی آقایی مهر و مهتابی اربابی مولایی کسی شد آزاد که راهش افتاد به دربار حسین سوامون کردن صدامون کردن هوادار حسین حالم آشوبه قلبم می‌کوبه پای عشق تو هر عشقی مغلوبه دل آواره کجارو داره به جز خونه‌ی تو همه عاقل‌ها ارادت دارن به دیوونه‌ی تو درمون دردم دورت می‌گردم اگر برا تو نمردم نامردم منی که جلدم نشونه بال و پرم مال توئه میام دنبال شهیدای تو سرم مال توئه عبد دربارم فرمان بردارم جانا، ممکن نیست از تو دست بردارم تو هستی هستش کسی که دستش به تو متّصله به دل مدیونم خودم می‌دونم همش کار دله